<$SiKHooL$> |
13 September 2006
چرا امروز ایران، کشوری که روزگاری یکی از تمدن های بزرگ جهان بود، با وسعتی برابر با 628000 مایل مربع یا 5/164 میلیون هکتار ، یعنی سرزمینی برابر با مجموعه خاک کشور های انگلستان ، فرانسه ، آلمان ، ایتالیا ، بلژیک ، هلند و دانمارک و جمعیتی حدود 65 میلیون در قیاس با جمعیت نزدیک به 300 میلیون نفری مجموعه کشور های مذکور ، حتی از عهده تولید مواد غذایی مورد نیاز خود بر نمی آید؟
در این کتاب عمدتا به نقش عوامل اقلیمی ، تاریخی ، دینی و فکری در عقب افتادگی ایران می پردازد و توضیح پیرامون تعدیل این موانع را در جلد های بعدی خواهد آمد. این کتاب اعتقاد دارد که یک عامل مانند طبیعت ایران نمی توانسته تاثیر پایدار و پیوسته ای در عدم توسعه ایران داشته باشد. که امروز علت اصلی را در ادغام دین و حکومت می یابد. در پایان طرح مساله روش کشف پاسخ را در جستجوی تاریخی میبینیم تا ریشه ها و علت این موانع را پیدا کنیم. واژه شناسی کتاب در این کتاب از واژه عقب ماندگی استفاده شده است. که تعریف آن به این صورت آورده شده. عقب ماندگی به طور خلاصه بیانگر وضعیت زیستی یک جامعه نسبت به رشد و پیشرفت جوامع دیگر در همین زمینه است که بدون در نظر گرفتن این مقایسه معنایی نمی یابد همچنین در این کتاب تاکید شده که هیچ کدام از نظریه های نوگرایی(Modernization) و وابستگی توضیح دهنده علل عقب ماندگی ایران نیستند.زیرا دلیل عقب ماندگی ایران تاریخی، درونی و ساختاری است نه معاصر ، خارجی و انگیزه ای. با این حال مطالعه عقب ماندگی ایران بدون مطالعه در خصوص پدیده توسعه غرب ممکن نیست زیرا عقب ماندگی یک جامعه تنها در صورتی معنا می یابد که آن را با توسعه و پیشرفت در سایر جوامع مقایسه کنیم. در اینجا دو پرسش مطرح می شود. نخست آنکه ویژگی هایی که به نام تمدن مدرن غرب شناخته می شوند کدامند و دلایل عقب ماندگی جوامع شرقی از جمله ایران از این وضعیت چیست؟ دوم آنکه عوامل پیشرفت معاصر در غرب چه بوده است؟ آنچه به عنوان تمدن معاصر غرب شناخته مي شود، ترکيبي از مناسبات سرمايه داري، رشد علوم و فلسفه عقلي، انقلاب صنعتي، ملت گرايي و دولت_ملت، شهرنشيني، دموکراسي سياسي،دولت مدرن انتخابي و قانوني، فرديت، جدايي دين از نهاد قدرت سياسي، جامعه مدني، رعايت حقوق بشر و حقوق مدني شهروندي، رشد اقتصادي و رفاه اجتماعي و خلاصه و راحت تر و آسوده تر زيستن ذهني و عيني انسان ها با توجه به رشد اجتناب ناپذير تکنولوژي است. اين توسعه مدرن از نظر کتاب پديده اي مربوط به دو سه قرن اخير است که ريشه هايش از قرن شانزدهم و شايد هم از آغاز رنسانس در پايان قرن سيزدهم بوجود آمده. بنابراين بررسي ريشه هاي تاريخي فروپاشي تمدن کهن در جوامع شرق از جمله ايران و استدلال پيرامون دلايل کند شدن رشد، يا حتي واپس گرايي در دوره هايي به دلايل غلبه عوامل خارجي مانند ورود اعراب و يآ حمله مغولها نمي تواند پاسخگوي عدم توسعه اين جوامع در قرون جديد باشد.زيرا اساسا سرشت رشد مدرن با رشد گذشته متفاوت است. از نظر تاريخي، عامل اساسي توسعه جامعه، توليد مازاد بر مصرف است که آدام اسميت آن را ثروت ملل ناميده است. يعني رشد مناسبات و شيوه توليد سرمايه داري توانسته توليد اضافه بر مصرف را بيش از پيش ممکن سازد. چرا مناسبات سرمايه داري در انگلستان پيدا شد و زمينه پيدايش اين عوامل چه بود؟ و چرا به کشورهاي غرب و شمال اروپا گسترش يافت و به شرق نرسيد؟ اين پرسش را به تفصيل پاسخ خواهد داد. يک نکته ديگر هم در مقدمه کتاب ضروري توصيف شده و آن هم اينکه دلايل عقب ماندگي جامعه ايران در بطن آن قرار دارد و اصولا عاملي که دروني نشود نمي تواند اثرات تعيين کننده طولاني بر روند کلي حرکت رشد جامعه داشته باشد.
Comments:
Post a Comment
|
This is a summarization of a book,named"Chera Iran aghab mand o gharb pish raft" which is written by Dr.Kazem Alamdari |